اتمام پروژه تعیین شاخص نسبت بحرانی حوضههای آبریز اصلی ایران
همایش نهایی برای ارائه نتایج پروژه ” تعیین شاخص نسبت بحرانی حوضههای آبریز اصلی ایران” مورخ 31 بهمن ماه 1396 در محل مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب برگزار گردید. با توجه به پیشنهادات مطرح شده در همایش، گزارش نهایی در تاریخ 21 اسفندماه 1396 به آن مرکز ارسال شده است. در ادامه خلاصهای از نتایج و پیشنهادات پروژه شرح داده شده است.
شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد معروف به ECOSOC یکی از شش رکن اصلی سازمان ملل متحد در سال 1997 میلادی و به منظور سنجش میزان تنش آبی در نقاط مختلف دنیا، شاخص نسبت بحرانی (Critical Ratio) را که عبارت است از نسبت سالانه “برداشت آب” به “آب در دسترس” معرفی و بر اساس این شاخص مناطقی که کمتر از 10 درصد آب شیرین در دسترس خود را مصرف میکنند در شرایط “تنش آبی کم” قرار دارند. همچنین مناطق دارای مصرف بین 10 تا 20 درصد، در شرایط “تنش آبی معتدل”، مناطق دارای مصرف بین 20 تا 40 درصد، در شرایط “تنش آبی متوسط” و در نهایت مناطق دارای مصرف بیش از 40 درصد منابع آب در دسترس در شرایط “تنش آبی شدید” قرار دارند.
نتایج حاصل از این مطالعات به شرح زیر است:
- بر اساس تحلیل آمارهای منتشر شده توسط فائو در سال 2013 میلادی، از 172 کشوری که نسبت بحرانی آنها در دسترس میباشد، تنها 25 کشور (15 درصد) دارای نسبت بحرانی بالای 40 درصد و در شرایط تنش آبی شدید فیزیکی از منظر این شاخص قرار دارند که از این میان 19 کشور در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا قرار گرفتهاند و در اکثر آنها میزان بارندگی بسیار کم است.
- مرجع دادههای مورد استفاده برای تحلیل منابع و مصارف آب حوضهها و زیرحوضههای کشور ایران اطلاعات منتشر شده دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفا است که در دو دوره آماری اول و دوم مورد استفاده قرار گرفته است. مقصود از دوره اول مقدار متوسط پارامتر مورد نظر در دورهی آماری 46-1345 تا 77-1376 و مقصود از دوره دوم، مقدار متوسط آن در 15 سال مختوم به سال آبی 92-1391 است. میزان مصارف نیز برابر با مقادیر برداشت آب بر اساس آماربرداری سراسری انجام شده در سال 88-1387 است که در سال 90 نتایج آن ارائه شده است. با فرض صحت اطلاعات مورد استفاده در این مطالعه، مقادیر نسبت بحرانی در حوضههای آبریز اصلی کشور در دوره اول، در محدوده 50 تا 151 درصد و در دوره دوم در محدوده 59 تا 297 درصد قرار گرفته است. بنابراین همه حوضههای آبریز اصلی کشور در هر دو دوره اول و دوم در شرایط تنش آبی فیزیکی شدید (نسبت بحرانی بالای 40 درصد) با توجه به آستانههای نسبت بحرانی بهسر میبرند. با توجه به آستانه 40 درصد، میزان اضافه برداشت در کشور در دوره اول و دوم به ترتیب 39 و 54 میلیارد مترمکعب در سال میباشد.
- این شاخص (نسبت بحرانی) تنها تنش فیزیکی کمی آب را نشان میدهد و دیگر ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و … را در نظر نمیگیرد بنابراین پایین بودن مقدار نسبت بحرانی لزوما به معنی مدیریت مناسب منابع آب در کشورها نیست.
- همبستگی قابل قبول میان نسبت بحرانی و شاخصهایی مانند فقرآبی، امنیت آبی و شاخص توسعه انسانی که ابعاد اجتماعی و اقتصادی را تا حدودی در نظر میگیرند، وجود ندارد.
- در شاخصهای تنش آبی، فالکنمارک، امنیت آبی، توسعه انسانی و فقرآبی منابع آب نامتعارف (آب نمکزدایی شده)، آب سبز و آب مجازی در نظر گرفته نشده است.
- کشور ایران از نظر شاخصهای مورد بررسی در این مطالعه شامل نسبت بحرانی، شاخص فالکنمارک، شاخص امنیت آبی و شاخص فقرآبی در وضعیت نامناسبی قرار دارد، بنابراین هم از نظر توان زیستی و هم مدیریت منابع آب دارای مسئله جدی میباشد.
- نتایج مطالعات گروه تحقیق با مطالعات جهانی که اخیرا انجام شده انطباق خوبی داشته است بهطوریکه برخی از نقصانهای مطرح شده در رابطه با نسبت بحرانی در مطالعات اخیر جهانی به صورت ملاحظات تنش آبی مطرح شده است.
- نقاط ضعف نسبت بحرانی در رابطه با نیاز زیستمحیطی، برداشت آب و مصرف واقعی آن، منابع آب نامتعارف (آب نمکزدایی شده، پساب و …)، کیفیت منابع آب، آب سبز،آب مجازی، منطق میانگین مکانی و زمانی شاخص، انتقال آب بین حوضهای و … میباشد.
- طبق پژوهش صورت گرفته توسط 17 پژوهشگر بهنام بینالمللی، 7 مولفه کلیدی شامل برداشت ناخالص و برداشت خالص (مصرف واقعی)، نیازهای جریان زیستمحیطی، تغییرات و تفاوتهای زمانی و مکانی، منابع آب سطحی و زیرزمینی تجدیدپذیر و اندرکنشهای آنها در محاسبه حجم منابع آب تجدیدپذیر، منابع آب در دسترس جایگزین مانند آبزیرزمینی فسیلی و آب نمکزداییشده و در آخر حجم آب ذخیره شده در مخزن، آب حاصل از بازیابی و تغذیه آبخوان باید در خصوص شاخص تنش آبی مدنظر قرار گیرد.
- منطق شاخص تنش آبی میانگین سالانه است و باید بر اساس اطلاعات سال به سال محاسبه و حتیالامکان در مقیاس ماهانه سنجیده شود.
- طبق آخرین پژوهش صورت گرفته فرمول تنش آبی (شاخص 2-4-6 اهداف توسعه پایدار (SDG)) به شرح زیر اعلام میگردد که در این صورت فائو آستانه مجاز برداشت (بروز سطح کمیابی بحرانی) را با توجه به مصارف آبی برای نیازهای بشر 70 درصد تعیین کرده است.
WS: تنش آبی، WW: کل برداشت آب شیرین، TRWR: کل منابع آب تجدیدپذیر و EFR: نیازهای زیستمحیطی
با توجه به اهمیت مباحث کیفی و تخریب جدی منابع آب کشور اعم از سطحی و زیرزمینی، لحاظ کیفیت منابع آب در محاسبه وضعیت تنش آبی حوضهها و زیرحوضهها مورد تاکید میباشد؛ مسئلهای که شاخص تنش آبی فیزیکی مطرح شده (شاخص 2-4-6 اهداف توسعه پایدار) آن را در نظر نمیگیرد.
- فرآیند برنامهریزی و تخصیص منابع آب با توجه به تجارب جهانی نیاز به رویکردی یکپارچه و دینامیک دارد که محاسبه شاخص تنش آبی جهت تبیین وضعیت تنش آبی فیزیکی منطقه مورد نظر، تنها قسمتی از این فرآیند است.
- با توجه به محدودیت جدی منابع آب و پایینبودن بهرهوری فیزیکی و اقتصادی آب در کشور، بهبود وضعیت تنش آبی حوضهها از منظر فیزیکی و اجتماعی از طریق بهبود بهرهوری اهمیت بسیاری خواهد داشت.
پیشنهادهای قابل طرح حاصل از این مطالعه به شرح زیر میباشد:
- لازمه پایش مناسب وضعیت منابع آب با استفاده شاخصها، وجود آمار و اطلاعات درست و بهنگام میباشد؛ بنابراین ارتقاء نظام آماربرداری منابع و مصارف آب مورد توصیه اکید میباشد.
- طبق اهداف توسعه پایدار تمامی کشورهای عضو فائو باید برای محاسبه شاخص تنش آبی فیزیکی کمی آب از شاخص 2-4-6 اهداف توسعه پایدار استفاده نمایند. مسئول پایش این شاخص سازمان جهانی فائو میباشد که موظف است سالانه نسبت به جمعآوری دادههای مورد نیاز جهت محاسبه این شاخص اقدام نماید. مقادیر این شاخص برای کشورها هر سه سال یکبار گزارش خواهد شد. از این روی کشور ایران به عنوان یکی از کشورهای عضو این سازمان و همچنین جهت مقایسه وضعیت کشور با سایر کشورها باید تنش آبی فیزیکی کمی را بر اساس شاخص 2-4-6 اهداف توسعه پایدار و در نتیجه با در نظر گرفتن نیاز جریان زیستمحیطی محاسبه نماید. با توجه به اینکه در حال حاضر روشهای محاسبه نیاز زیستمحیطی بدون لحاظ نظریههای اکولوژیکی و تحلیلهای دقیق میباشد، پیشنهاد میگردد میزان نیاز زیستمحیطی هر حوضه آبریز بر مبنای شرایط منطقهای/محلی و متناسب با شرایط مطلوب و پایدار محیطزیستی برآورد شود به نحویکه شاخص 2-4-6 اهداف توسعه پایدار قابل محاسبه و مقایسه باشد.
- محاسبه شاخص تنش آبی فیزیکی با در نظر گرفتن مسائل کیفیت منابع آب، آب زیرزمینی و در صورت امکان به صورت ماهانه ارتقا یابد.
- با توجه به شرایط ایران و تجربه سالیان متمادی تنش آبی شدید، پیشنهاد میگردد که در بازه زمانی میانمدت میزان برداشت مجاز سختگیرانهتر از آستانههای پیشنهادی مطرح لحاظ گردد. بدیهی است تامین الزامات و پیشنیازها بهویژه در حوزههای اقتصادی و اجتماعی اجتنابناپذیر است.
- مطالعه تطبیقی در خصوص فرایند برنامهریزی تخصیص آب در سطوح جهانی و ارائه پیشنهادهای لازم جهت اصلاح و بهبود نظام مورد استفاده در ایران انجام گردد.
- تدوین و معرفی یک شاخص ترکیبی ساده (مانند شاخص امنیت آبی) که ابعاد اجتماعی و اقتصادی را تا حدودی در نظر بگیرد برای حوضههای آبریز کشور پیشنهاد میگردد.
- در گام بعدی و با هدف استفاده در برنامهریزی منابع آب کشور تدوین یک شاخص مطلق، ترکیبی و جامع با در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی مسئله آب، (از جمله آب مجازی، بهرهوری آب، منابع آب نامتعارف، مسائل کیفی آب، مصرف واقعی در کنار برداشت ناخالص و در نظر گرفتن تفکیک شرایط منابع آب سطحی و زیرزمینی متناسب با مناطق مختلف کشور) پیشنهاد میشود.