تدوین سند توسعه بخش آب استان کرمانشاه
کارفرما: شرکت آب منطقهای استان کرمانشاه
مشاور: مؤسسه پژوهشی، مهندسی راهبرد دانش پویا
تاریخ انجام: 1390-1389
هدف:
- برقراری ارتباط دوسویه بخشی و فرابخشی
- متعادلسازی و انتظارات سایر بخشها از منابع آب
- مشخص ساختن خطوط کلی گزینههای مدیریتی در بازه زمانی مشخص
نتایج:
- استخراج چشمانداز
- شناسایی ظرفیتهای توسعه
- تبیین استراتژیهای بخش آب و برنامه عملیاتی در 8 محور متفاوت میباشد.
اطلاعات بیشتر
برنامهریزی در حوزه مدیریت منابع آب فرآیندی درخور توجه است که مهمترین کارکرد آن ایجاد همبستگی میان واقعیتها و ملاحظات طبیعی و فیزیکی سیستم منابع آب و اهداف و واقعیتهای سیستم کلان اقتصادی و اجتماعی کشور و مناطق است. بطور کلی، فرآیند برنامهریزی منابع آب علیرغم متعادل ساختن انتظارات اهداف راهبردی منطقهای از بخش آب، ابزارهای فیزیکی و مدیریتی لازم را جهت استفاده از آن، مشخص کرده و گامهای استفاده از آنها را طراحی مینماید.
تغییرات روزافزون شرایطی که مدیر بخش آب را با شرایط جدید مدیریتی مواجه میسازد، از ویژگیهای مدیریت بخش آب است. هرگونه سیاست کلانی که رفتار اقتصادی مصرفکنندگان بخش آب را تحتتأثیر قرار دهد و یا هرگونه سیاستی که با هدف تغییر در سیاستهای توسعه مناطق وضع شده و به اجرا درآید، بخش آب را به شدت تحتتأثیر قرار میدهد. تنها وجود یک برنامه همهجانبه در بخش آب که با رویکردهای لازم تدوین شده باشد، میتواند بخش آب را از موضع انفعال درآورده و تغییرات بوجود آمده را برای این بخش قابل کنترل و مدیریت نماید.
برنامهریزی در بخش آب نیز بخشی از برنامهریزی منطقهای و در راستای دستیابی به اهداف میانمدت و بلندمدت منطقهایست، آنچه که در این خصوص اهمیت مییابد استراتژیها و اهداف منطقهایست که در یک ارتباط دوسویه با کلیه بخشها تدوین یافته و محدودیتها و ملاحظات آنها را مدنظر قرار میدهد (چراکه در غیر این صورت عملیاتی شدن برنامهها از همان ابتدا با عدمقطعیتهای جدی مواجه خواهد بود). آنگاه برنامههای بخشی متناسب با ارتباطات افقیشان با برنامههای منطقهای و ارتباطات عمودیشان با برنامههای ملی توسعه یافته و تعارضات بالقوه (یا مانع دستیابی به اهداف برنامه) در مرحله تدوین مرتفع میگردد.
بخش آب به دلیل چندوجهی بودن و در ارتباط بودن با ذینفعان بیشمار و همچنین نقش سازنده و کلیدی خود در روند توسعه، همواره با چالشها و تناقضات بسیار، بهخصوص در شرایط حدی و بهوجود آمدن تعارضات میان مصرفکنندگان، مواجه است. از این رو اهداف و رویکردهای توسعه منطقهای و توسعه کلیه ذینفعان، بدون شک ارتباطی دوسویه با برنامهریزی و مدیریت در بخش آب دارد، بگونهای که توسعه در هر یک از بخشهای استانی نیازمند منابع آب بوده و تأمین نیازهای آبی نیز به نوبه خود نیازمند اجرای طرحهای (سازهای و یا غیرسازهای) آبی است که هزینههای سرسامآور آن با توجه به شرایط خاص برخیمناطق میتواند فرآیند توسعه منطقهای را با ابهامات جدی در دستیابی به اهداف توسعه روبرو سازد.
به عنوان مثال در استان کرمانشاه به ازای اضافه شدن یک نفر به جمعیت استان، سالانه 1223 مترمکعب آب اضافه لازم است، تا آن شخص بتواند نیازهای اولیه خود را تأمین نماید (651 مترمکعب به ازای تأمین نیازهای غذایی بجز فرآوردههای دامی، 394 مترمکعب به ازای تأمین نیاز فرآوردههای دامی، 94 مترمکعب سرانه مصرف آب شرب، 48 مترمکعب سرانه معادل مصارف آبی جهت تولید محصولات صنعتی، 36 مترمکعب سرانه معادل مصارف آبی جهت انرژی). اگر این عدد در جمعیت سال 1387 استان (1891612 نفر) ضرب شود، ملاحظه میگردد که تنها برای تأمین نیازهای اولیه جمعیت حدود 2.3 میلیارد مترمکعب منابع آب لازم است، که میزان آن با توجه به رقم منابع آب مهارشدهی استان و کلیه ظرفیتهای مدیریت آب استان قابل تأمل است. همچنین میزان آب قابلملاحظهای نیز برای پویایی اقتصاد و اشتغال افراد لازم است. این میزان آب از طریق منابع آب آبی و آب سبز استان و مسیرهای تجارت آب مجازی تأمین میگردد. اندرکنش جمعیت- اقتصاد- منابع آب، آن چنان درهم تنیده است که طراحی هر فرآیند توسعهای بدون لحاظ ظرفیتهای منابع آب بدون شک با عدمقطعیتهای جدی در اجرا مواجه خواهد بود